جمهوری دموکراتیک کنگو (DRC) دومین کشور بزرگ آفریقا و دوازدهمین کشور بزرگ جهان است. این کشور محل زندگی حدود 87 میلیون نفر است و سرزمین آن ازنظر منابع طبیعی بسیار غنی است و شرایط بهینه برای تولید قهوه باکیفیت بالا را فراهم میکند.
باوجوداین، دههها درگیری و بیثباتی سیاسی پیشرفت این کشور را محدود کرده است. برای درک بیشتر در مورد آنچه در DRC اتفاق میافتد و اینکه چگونه صنعت قهوه آن تحت تأثیر قرار گرفته است، من با کریس ترتر، تحلیلگر اقتصاد سیاسی در ÉLAN RDC و عضو سابق سازمان ملل صحبت کردم.
قهوه از زمانی که قرنها پیش توسط قدرتهای استعمارگر اروپا در سراسر جهان حمل میشد، مسیری طولانی را طی کرده است. بااینحال، درحالیکه این امپراتوریهای نابرابریهای استعماری مربوط به گذشته هستند، آنها آثار خود را در بخش قهوه امروز برجای گذاشتهاند.
در این مقاله، ما بررسی کردیم که چگونه استعمار؛ بخش قهوه امروز را شکل داده است. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چگونگی و محل باقی ماندن نابرابری استعماری و چگونگی رفع آنها، ادامه مطلب را بخوانید.
فهرست محتوا
Toggleتاریخچه درگیری
کریس میگوید: «کنگو یکی از زیباترین مکانهای روی زمین است. برخورداری از کوه، آتشفشان، دریاچههای عالی، فرهنگ شگفتانگیز، موسیقی و مردم دلایل این زیبایی است، اما درگیریهای آن تا امروز ادامه دارد.»
جمهوری دموکراتیک کنگو دارای ذخایر گستردهای از منابع طبیعی ارزشمند ازجمله طلا، کبالت، قلع، الماس و بسیاری از مواد معدنی دیگر است. باوجوداین، اکثریت جمعیت آن در فقر شدید زندگی میکنند و کمتر از 1.90 دلار در روز درآمد دارند.
ثروت مواد معدنی گرانبها و منابع طبیعی کشور همچنین به بسیاری از منازعاتی که دههها تحمل کرده است دامن زده است، ازجمله دو جنگ داخلی بزرگ در دهه 1990 و اوایل 2000. درگیریهای مسلحانه در DRC جان حدود شش میلیون نفر را گرفته است، یا مستقیماً از طریق جنگ، یا غیرمستقیم از طریق بیماری و سو تغذیه.
از زمان استقلال این کشور از بلژیک در سال 1960، بیثباتی سیاسی نیز یکی از موضوعات مهم در این کشور بوده است.
تنها در سالهای اخیر، تعدادی از انتخابات بحثبرانگیز و اتهامات فساد؛ باعث اعتراض و فعالیت شورشیان شده است.
درنتیجه، شهروندان کنگو خشونت، آوارگی و از دست دادن اموال توسط گروههای شورشی یا شبهنظامیان مسلح را تحمل کردهاند.
امروزه هنوز درگیری در کشور ادامه دارد، یعنی در منطقه کیوو که یکی از مناطق مهم تولید قهوه در این کشور نیز هست.
درگیری چگونه بر بخش قهوه کنگو تأثیر گذاشته است؟
فقط چند دهه پیش، قهوه بعد از مس دومین صادرات بزرگ جمهوری دموکراتیک کنگو بود و در حدود 164 میلیون دلار برآورد اقتصادی کشور در دهه 1980 داشته است.
بااینحال، درگیریهای مختلف در سالهای اخیر بخش قهوه DRC را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است.
در دهه 1970، تولید قهوه ملی شد و بهطور مداوم رشد کرد. تا سال 1989، DRC سالانه حدود 120 هزار کیسه قهوه صادر میکرد.
بااینحال، هنگامیکه شورش و درگیری در دهه 1990 آغاز شد و سپس نسلکشی روآندا در سال 1994، تولید قهوه کاهش یافت.
کریس میگوید: «امروز [DRC] شاید 10٪ تا 15٪ آنچه قبل از نسلکشی انجام داده بود، صادر میکند.»
امروزه تقریباً 70٪ از تمام قهوههای کنگو به کشورهای همسایه قاچاق شده و از آنجا به فروش میرسد.
سرانجام، تولیدکنندگان قهوه در برخی مناطق DRC هنوز مستقیماً تحت تأثیر درگیریها قرار دارند.
فقط در ماه ژانویه تا سپتامبر سال 2020 قتلعام؛ جان بیش از 700 نفر را گرفت.
راجر، مدیر تعاونی کاوا کانزورورو در شمال کیوو، میگوید که تأثیر این حملات در کل جامعه قهوه موج میزند.
قهوه جمهوری دموکراتیک کنگو
باوجوداین چالشها، قهوه بهآرامی بهعنوان صادراتی حیاتی در جمهوری دموکراتیک کنگو ظاهر میشود.
علاقه اخیر سازمانهای غیردولتی و صنعت تخصصی قهوه رشد آن را افزایش داده است و جدیدترین ارقام ICO افزایش 4 درصدی را نشان میدهد.
گریگوری توضیح میدهد که ÉLAN RDC یک برنامه توسعه بخش خصوصی است که هدف آن بهبود بازارها در جمهوری دموکراتیک کنگو است.
او میگوید: «ما واقعاً تلاش میکنیم تا با بخش خصوصی تلاشهای آنها را افزایش دهیم، کیفیت را بالا ببریم
و خریداران جالب بینالمللی را در این محصول راهاندازی کنیم … ما بهطورکلی میخواهیم نمای صنعت را بالا ببریم.»
کریس به من گفت که ظرفیت زیادی برای قهوه کنگو وجود دارد.
وی میگوید این تنها به این دلیل نیست که میتواند یک مؤلفه اصلی در ایجاد صلح و رفاه در کشور باشد، بلکه همچنین به این دلیل است که از کیفیت فوقالعاده بالایی برخوردار است.
کریس خاطرنشان میکند که صنعت قهوه تقریباً در «مرحله نوجوانی» در سراسر کشور قرار دارد.
بااینحال، او میگوید که پتانسیل وجود دارد و «در حال حاضر در سطح بالایی در کیفیت جام آشکار میشود»
مناطق پرورش قهوه در جمهوری دموکراتیک کنگو دارای خاک غنی از آتشفشان و طیف وسیعی از اقلیمهای کوچک مناسب برای پرورش گیاه عربیکا هستند.
این بدان معنی است که قهوهای که در جمهوری دموکراتیک کنگو رشد میکند اغلب دارای مشخصات طعم منحصربهفردی است
که برخلاف بسیاری از خاستگاههای دیگر است؛ حتی در آفریقا.
بعلاوه، برای تولیدکنندگان، قهوه میتواند بهعنوان یک منبع پایدار درآمد عمل کند و به آنها این امکان را میدهد که گامی در جهت ثبات مالی بردارند.
چگونه این روند تغییر کرده است؟
فیلیس جانسون بنیانگذار و رئیس BD Imports تأکید میکند که اگرچه بسیاری از کشورهای تولیدکننده قهوه کاملاً مستقل هستند، اما قویترین روابط تجاری که امروز برقرار است، محصول استعمار و نابرابری استعماری است.
فیلیس توضیح میدهد: «اگر کسی مالک زمین و فرهنگ شخصی شود، اصلاح و به دست آوردن قدرت برای او فوقالعاده دشوار میشود.»
اقتصاد بازار آزاد در کشورهای تولیدکننده
ازنظر تئوری، استقلال و بازار آزاد باید باعث بهبود شرایط تولیدکنندگان قهوه شود. بااینحال، در بسیاری از موارد، نتیجه معکوس داشت. در دهه 1980 و 1990، موجی از آزادسازی بازار آفریقا و آمریکای لاتین را بهعنوان بخشی از برنامههای تنظیم ساختار اقتصادی که توسط بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول طراحیشده، فرا گرفت.
کریس به من گفت که این امر تولیدکنندگان آفریقایی را در معرض آسیب قرار داد زیرا آنها آماده نبودند. وی میگوید که آنها مقیاس تولید لازم برای رقابت در بازار جهانی را ندارند و آزادی اقتصادی کاملاً مطابق آنچه روی کاغذ به نظر میرسید سودمند نبود.
علاوه بر این، این برنامهها یارانههای دولت را که از قبل موجود بود، حذف کرد که این امر کشاورزی را بسیار گران میکرد. کریس نتیجهگیری میکند: «رقابت درصحنه جهانی غیرممکن شد.»
عدم مالکیت کالای مصرفی
مصرف داخلی قهوه در کشورهای تولیدکننده یک مسئله مداوم است.
برای بسیاری از کشورهای تولیدکننده، ممکن است یک یادآوری ناخواسته از ساختارهای استعماری باشد.
فیلیس حکایتی را با من در میان میگذارد: «وقتی در اوگاندا بودم، با زنان در مناطق روستایی درباره قهوه صحبت کردم.
آنها قهوه را «محصول شلاق» مینامند، محصولی که با درد و ستم برای آنها مرتبط بود؛
زیرا آنها بهطور مؤثر مجبور به رشد آن شدند و هیچ جایگزین دیگری برای درآمد نداشتند.»
مصرف قهوه در اوگاندا در حال افزایش است، اما در مناطق روستایی، فیلیس کشف کرد که بسیاری از تولیدکنندگان نمیدانستند برای چه چیزی استفاده میشود.
اگر تولیدکنندگان قهوه مصرف نکنند یا با آن ارتباط برقرار کنند، چگونه واقعاً میتوانند بر محصولات خود مالکیت داشته باشند؟
طرز تفکر استعماری
بسیاری از مستعمرات سابق اکنون مستقل هستند، اما فیلیس میگوید که برای بسیاری از کشورها، این تغییرات استعماری واقعی نیست.
«اگر شما محصول چندین نسل از مردم استعمار کشیده هستید، همان مسیر را ادامه میدهید زیرا چیز دیگری نمیدانید.»
او میگوید: «هیچکس نمیخواهد چیزی را تغییر دهد فقط به این دلیل که سیاستها یا سیستمها تغییر میکند – نه ستمگر و نه مظلوم.»
مارتین تداوم این طرز فکر را مانعی بزرگ در جهت توانمندسازی تولیدکنندگان قهوه میداند.
در آمریکای لاتین، او میگوید که رشد قابلتوجهی در املاک خانوادگی وجود دارد.
«اینها [ازنظر تاریخی] افراد فقیری هستند که با همسویی با بازیکنان استعمار رشد کردهاند.
آنها ممکن است محلی باشند، اما از همان طرز تفکر استخراجکننده برخوردارند و گاهی به جوامع بومی که از آنها هستند؛ پشت میکنند.»
این املاک به لطف مقیاس خود، بیشتر از سایر تولیدکنندگان کوچکتر دیده میشوند.
این بدان معناست که احتمالاً بیشتر در جذب سرخکن در سرتاسر جهان سرمایهگذاری میکنند درصورتیکه کمترین نیاز به آن را دارند.
تولیدکنندگان چگونه میتوانند از مزایای قهوه خود برخوردار شوند؟
هیچ راهحل سریعی وجود ندارد. این خیلی روشن است بااینحال، افرادی که با آنها مصاحبه کردم برخی از اقدامات را پیشنهاد میدهند.
ذهنیت خود را در باره نابرابری استعماری تغییر دهید
چگونه میتوانید شیوه تفکر و عملکردی را که بهشدت در جامعه ریشه دوانده تغییر دهید؟
فیلیس میگوید: «اینیک تمایل و علاقه به بازیگری است.
این اولویتهای شما، نحوه نگاه به مردم و نحوه عملکرد شما را تغییر میدهد. پذیرش این سیستم ممکن است ناقص باشد.»
او میگوید که پرسیدن سؤالات سخت قسمت بزرگی از سفر قهوه است:
«بهعنوانمثال، چرا در پاپوآ گینهنو، یک فرد بومی مجوز صادرکننده قهوه را ندارد؟»
فیلیس بر اهمیت بررسی دقیق سیستمهایی که در نظر گرفتهایم طبیعی هستند، تأکید میکند.
درباره مسائل استعماری صحبت کنید
مارتین در مورد موضوع نابرابری در بخش قهوه بسیار جدی است و علاقهمند به توانمندسازی تولیدکنندگان است.
او به من میگوید که این تغییر با شناخت موضوعات و بحث در مورد آنها شروع میشود، حتی اگر آنها موضوعات ناراحتکنندهای باشند.
«ما بهعنوان یک صنعت نمیتوانیم در مورد تغییر خواستار صحبت کنیم، اما از بزرگترین موضوعات موجود خودداری میکنیم.
ما باید علت اصلی را درک کنیم و آن را از بین ببریم.»
علاوه بر این، یک مانع قابلتوجه برای ایجاد تغییرات پایدار و طولانیمدت در صنعت قهوه این است که ایجاد این تغییرات عظیم زمان و منابع زیادی را میطلبد، نیازی به گفتن نیست سازگاری همه ذینفعان.
برای بازیگران باسابقهتری در بخش قهوه، این ممکن است مسیری نباشد که آنها مایل به پیمودن آن هستند.
مارتین میگوید: «ما باید آنها را درک و واقعیت را برای آنها آشکار کنیم.»
ارزش قهوه را بشناسید
با ظهور قهوههای خاص و موج سوم، این صنعت به این نتیجه رسیده است که قهوه از درجه کیفی مختلفی برخوردار است.
همانطور که میدانیم، این بستگی زیادی به شرایط و تلاش در سطح تولید دارد.
این امر قهوه را از کالاهای دیگر متمایز میکند – بااینوجود تا حد زیادی همچنان بهعنوان یک کالا تجارت میشود و برای بسیاری از تولیدکنندگان پاداش یا شناخت کمی دارد.
راه پیش رو برای مارتین ساده است: کارخانههای تولید قهوه را در مبدأ تأسیس کنید و قهوه را بهعنوان محصولی باارزش ارزیابی کنید.
وی میگوید که پرداخت هزینهای که نشاندهنده این ارزش باشد، تمرکز بیشتر بر کیفیت و سرمایهگذاری در زیرساختها برای جوامع تولیدکننده قهوه، همه مردم را در شناخت ارزش قهوه پشتیبانی میکند.
«اگر واقعاً میخواهید برای تولیدکنندگان قهوه ارزشافزوده داشته باشید، باید ابتدا با آنها بهعنوان مردم و در مرحله دوم تولیدکنندگان رفتار کنید.
شما باید نیازهای آنها و جامعه آنها را درک کنید.»
ساختار و پویایی استعماری در بخش قهوه کاملاً ریشه دوانده است.
برای بسیاری از بازیگران زنجیره تأمین، آنها فقط بخشی از مواردی هستند كه ما آن را طبیعی میدانیم.
بااینحال، امروزه اینها در طول زنجیره ارزش قهوه وجود دارند و اغلب تولیدکنندگان قهوه را از موفقیت و رشد باز میدارند.
برای حرکت به جلو بهعنوان یک صنعت جهانی، باید آنچه را که عادی و عادلانه میدانیم، هم برای تولیدکننده و هم برای صنعت بررسی کنیم.
یک تغییر جمعی در ذهنیت اولین قدم اساسی است.